سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دست از گناه برداشتن آسانتر تا روى به توبه داشتن . [نهج البلاغه]

نقد رسانه

5- صدا و سیما و سرگرمى و تفریح‏

یکى از مقوله‏هاى بسیار مهم و یقیناً یکى از ضرورتهاى جامعه، لبخند است. لبخند یکى از نیازهاى زندگى انسان است. زندگىِ بى‏شادى و بى‏لبخند، زندگى دوزخى است. زندگى بهشتى، زندگى با لبخند است. حضرت على فرمود: «المؤمن بشره فى وجهه و حزنه فى قلبه»؛ اگر غصه‏یى دارید، باید در دلتان نگه دارید؛ مؤمن این‏طورى است. لبخند و شادى مؤمن در چهره‏ى اوست. اصلاً چهره‏ها باید شاد باشد. اگر با چهره‏ى خودتان مى‏توانید به جامعه شادى بدهید، باید این کار را بکنید. شادى لازم است و باید آن را براى مردم تأمین کرد؛ منتها این کار برنامه‏ریزى مى‏خواهد. البته شماها برنامه‏ریزى کرده‏اید. این مواردى که من مى‏گویم «باید»، معنایش این نیست که شما نکرده‏اید. شما کارهاى زیاد و خوبى کرده‏اید و من مى‏خواهم بر ادامه‏ى آنها تأکید کنم. مراقب باشید شادى در مردم با لودگى و ابتذال و بى‏بندوبارى همراه نشود؛ از این طریق به مردم شادى داده نشود. همه‏جور مى‏شود به مردم شادى داد؛ از نوع صحیح آن شادى داده شود. گاهى اوقات یک لطیفه یا یک تعبیرِ بجا مخاطب را شاد و خوشحال مى‏کند؛ گاهى هم ممکن است یک آدم لوده با ده جور ادا درآوردن، نتواند آن‏طور شادى را ایجاد کند. شادى کردن و شادى دادن به مردم، به‏معناى لودگى نیست. یکى از آقایانى که در صدا و سیما گاهى صحبت مى‏کند و مصاحبه‏هاى خوب و صحبتهاى خوبى دارد - من گاهى گوش کرده‏ام - اصلاً شوخى نمى‏کند؛ اما تعبیرات و کیفیت بیانش طورى است که انسان گاهى بى‏اختیار لبخند به لب مى‏آورد؛ این‏طور خوب است.

طنز فاخر و برجسته، یکى از هنرهاست. طنز، هنر خیلى بزرگى است. بنده با مرحوم صابرى شوخى مى‏کردم و مى‏گفتم «طنازها»!

طنازهاى واقعى را تقویت کنید، پرورش دهید و کمک کنید تا طنز بیاورند. طنز، یعنى مطلب مهمِ جدى که با زبان شوخى بیان مى‏شود؛ محتوا و معنایى در آن هست، منتها به زبان شوخى.

از جمله‏ى سرگرمى‏ها، مسابقات است. مسابقات، خوب است؛ منتها باید مراقب بدآموزى‏هاى قولى و عملى در آنها بود. گاهى در زبان، گاهى اصلاً در کیفیت رفتار، گاهى هم در خنده‏هاى بیخودى، سبکى دیده مى‏شود؛ و البته گاهى اوقات هم این چیزها نیست.

یکى از مسابقه‏ها، مسابقه‏ى تلفنى است. شخصى تماس مى‏گیرد و به‏خاطر هیچى، به او جایزه مى‏دهند! یک روز من دیدم در یک برنامه‏ى تلویزیونى پنج میلیون تومان به یک نفر جایزه دادند؛ براى این‏که به چند سؤال جواب داد! این سرگرمىِ خیلى جالبى نیست. پنج میلیون تومان، تقریباً حقوق دو سه سال یک کارمند متوسط است. ممکن است بگویند این‏کار ترویج علم است. ترویج علم را از یک راهِ بهتر بکنید؛ این راه ضرر دارد. عده‏یى که این‏گونه مسابقات را نگاه مى‏کنند، بى‏منطقى به ذهن‏شان مى‏آید و از این بى‏منطقى سوءاستفاده مى‏کنند. این کار منطقى ندارد که مثلاً بنده بدانم انجیل عربى است یا یونانى است یا لاتینى است؛ بعد بگویند حالا که شما دانستید، این پانصدهزار تومان یا فلان مبلغ مال شما! این کار معنى ندارد. بنابراین، مقوله‏ى سرگرمى و تفریح، لزومش یک مسأله است؛ با برنامه‏ریزى بودن آن یک مسأله است؛ بامحتوا بودنش یک مسأله است؛ پرهیز از جهات منفى هم در آن یک مسأله است.

6- صدا و سیما و مقوله‏ى عدالت اجتماعى‏

به فضاى همدردى با فقیران دامن بزنید. خوشبختانه صدا و سیما در چند سال گذشته برنامه‏هاى بسیار خوبى در این زمینه داشته، که درخور تقدیر است. دغدغه‏ى عدالت را در ذهنها و دلهاى مردم دامن بزنید؛ این کار بسیار خوب است. البته سعى شود به جماعت فقیر و تهیدست اهانت نشود و کرامت انسانىِ آنها از بین نرود. من مى‏بینم در بعضى از کارهایى که در این زمینه صورت مى‏گیرد، به‏طور دقیق این معنا رعایت مى‏شود. آن پسربچه یا دختربچه‏یى که مى‏آید هدیه‏یى به فلان صندوق مى‏دهد، حرفى از او پخش مى‏شود که خیلى خوب و شیرین و لطیف است و در آن اهانت نیست؛ منتها در کنار دامن زدن به دغدغه‏ى عدالت اجتماعى و رسیدگى به فقرا، زندگى اشرافى و تجملاتىِ پوچ و بیهوده را هم تخریب کنید؛ این زندگى واقعاً در خور تخریب است. زندگى تجملاتى نباید به‏هیچ‏وجه ترویج شود؛ بلکه باید تخریب شود و نقطه‏ى منفى به‏حساب بیاید. چرا بیخود تجمل‏گرایى رواج پیدا کند؟ اگر یک نفر دلش مى‏خواهد متجمل باشد، ما چرا باید آن را ترویج کنیم؟ توجه کنید که ما به فقیر باید عزت‏نفس و حس مناعت بدهیم و به غنى باید کمک به فقیر را بیاموزیم. به‏هرحال در کل زندگى جامعه، باید از زندگى اشرافى و تجملاتى الگوسازى نکنیم.

7- صدا و سیما و نهضت بیدارى در جهان اسلام‏

8- صدا و سیما و توجیه افکار عمومى در زمینه‏هاى مختلف‏

مثلاً الان مسأله‏ى انرژى اتمى مطرح است. افکار عمومى در این قضیه باید توجیه شود. شنیدم ظاهراً پریشب سیما برنامه‏ى خیلى خوبى داشته و با دست‏اندرکاران قضیه در تهران و وین تماس گرفته و موضوع را بررسى کرده است؛ این‏طور کارها بسیار مفید است. افکار عمومى باید در جریان مسائل قرار گیرد و به شکل صحیح و منطقى توجیه شود.

9- صدا و سیما و مشارکت عمومى در همه‏ى زمینه‏ه

الحمدللَّه در این زمینه هم صدا و سیما فعالیتهاى خیلى خوبى داشته است.

لازم مى‏دانم چند راهبرد اجرایىِ مهم را هم عرض کنم:

نگرش به محتوا را الزامى کنید

اولین نکته این است که شما در همه‏ى برنامه‏ها نگرش به محتوا را الزامى کنید؛ همه‏ى برنامه‏هاى شما باید پیام داشته باشد. پیام داشتن، لزوماً به معناى دلگیر بودن و خسته‏کننده بودن نیست، که انسان بگوید مردم خسته مى‏شوند؛ نه، ممکن است این پیام در ضمنِ یک برنامه‏ى کاملاً شیرین و سرگرم کننده باشد؛ اما پیام داشته باشد. برنامه‏هاى ما نه فقط نباید پیام منفى داشته باشد، بلکه باید بدون پیام هم نباشد؛ یعنى خنثى هم نباشد. سریالى که تولید مى‏کنید، میزگردى که مى‏گذارید، فیلمى که مى‏سازید، مسابقه‏یى که ترتیب مى‏دهید؛ بالاخره مى‏خواهید محورهاى مهمى را که مسؤولیت شماست، در بین مردم توسعه دهید؛ شما کدام محور را مى‏خواهید به این وسیله تبیین کنید؟ این باید روشن شود. به‏وسیله‏ى برنامه‏هاى خوب و برنامه‏سازى‏هاى خوب، گفتمان‏هاى مورد نیاز جامعه را - که گاهى باید موضوعى را به شکل گفتمان عمومى درآورد - تأمین و تضمین کنید

ادامه دارد 




عرفان ::: چهارشنبه 87/4/26::: ساعت 4:39 عصر

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 5


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :10405
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<