بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار رئیس و مدیران سازمان صدا و سیما
نقش دوگانهى رسانهى ملى
رسانهى ما، هم باید ناظر باشد به خنثى کردن کار دشمن در داخل، هم باید ناظر باشد به ضربهزدن به دشمن در فضاى عمومى. مىبینید رسانه ملى چه نقش مهمى دارد. بهنظر من همهى تلاشها و کارهایى که در کشور صورت مىگیرد، به یک معنا، یک طرف؛ کار رسانهى ملى - یعنى صدا و سیما - طرف دیگر. اینها دو جریان هستند؛ والّا اگر خیلى کار انجام بگیرد، اما رسانهى ملى فعال نباشد، تأثیرش بسیار کمتر از چیزى خواهد بود که باید باشد. بنابراین نقش رسانه، به همین ترتیبى که عرض شد، بسیار مهم است.
مأموریتِ محورى رسانهى ملى
ما یک مأموریتِ محورى براى رسانهى ملى قائل هستیم، که الزاماتى دارد و این مأموریت ملى اهداف کلانى را هم با خودش همراه دارد. بهنظر ما آن مأموریتِ محورى عبارت است از مدیریت و هدایت فکر، فرهنگ، روحیه، اخلاقِ رفتارى جامعه، جهتدهى به فکر و فرهنگ عمومى، آسیبزدایى از فکر و فرهنگ و اخلاق جامعه، تشویق به پیشرفت - یعنى روحیهدادن - و زدودن احساس عقبماندگى.
القاء احساس عقبماندگى
امروز یکى از شگردهاى مهم دشمن، تزریق و القاء احساس عقبماندگى و ناتوانى است. ما در کشور سىوپنج میلیون جوان داریم. نخیر؛ بدانند ما بههیچوجه عقب نماندهایم. آن روز آقاى رئیسجمهور براى من مىگفت - البته گزارش عمومى نبود؛ بنده خودم گزارشهاى زیادى دارم - مجموعهى دستاوردهاى ما در ده، بیست سال اخیر، از همهى آنچه در کشورهاى شبیه خودمان - از جمله همهى کشورهاى منطقه - اتفاق افتاده، بالاتر است. این، مسألهى خیلى مهمى است. البته گزارشهایى هم که به بنده داده شده، همین را تأیید مىکند. راجع به یک کشور از کشورهایى که ایشان ذکر مىکردند، فقط یک مورد به عنوان سؤال و ابهام براى من مطرح بود، که بنا شد آن را هم تحقیق کنند و به من بگویند. ما بههیچوجه نباید این احساس را داشته باشیم، و جوان ما نباید احساس کند که عقبمانده است؛ باید احساس کند که دارد حرکت مىکند، مىتازد و جلو مىرود؛ عملاً به این کار، به این پیشرفت، به این تازش و به این رو به جلو حرکت کردن تشویق شود.
الزامات مأموریت رسانهى ملى
این مأموریت الزاماتى دارد. رسانهى ملى اگر بخواهد به عنوان مهمترین ابزار فرهنگى در کشور، از عهدهى این کار بربیاید، باید این چیزها را در خودش تأمین کند: امین نظام باشد، مورد اعتماد مردم باشد، برخوردار از مزیتهاى رقابتى باشد. امروز رقباى ما زیادند؛ چه رقباى منطقهیى، چه رقباى بینالمللى. ما باید در مقابل این رقبا خود را از مزیتهاى رقابتى برخوردار کنیم. ظرفیت بالا در کمّ و کیف محصولات، هر دو مورد نظر است. نباید کمیت، کیفیت را تحتالشعاع قرار دهد، و بعکس.
آرایش رسانهیىِ کارآمد
الزام دیگر این مأموریت، داشتن آرایش رسانهیىِ کارآمد در عرصهى استانى و ملى و بینالمللى است؛ همین نکتهیى که آقاى ضرغامى اشاره کردند و گفتند در جاهایى از کمترین حقشان نمىتوانند برخوردار باشند؛ یعنى شنیدن صداى انقلاب و دیدن چهرهى انقلاب. در اینجا آرایش ما ضعیف است. البته بسیارى از این ضعفها به بیرون از سازمان مربوط مىشود، که آن هم موضوع دیگرى است و باید جداً تعقیب کنیم.
آرایش سازمانى و رسانهیى ما باید بهگونهیى باشد که بتوانیم همهى کشور را در همهى ابعاد بپوشانیم. این آرایش باید کارآمد باشد؛ داراى قدرت انعطاف براى انطباق با شرایط گوناگون و پیشبینى نشده باشد؛ در برخورد با مسائل گوناگون، توانایى، سرعت و چالاکى داشته باشد؛ بتواند موضع خودش را اتخاذ کند و کارساز باشد.
اگر این چیزها تحقق پیدا کند - که هر کدام از اینها شرایط و مقدماتى دارد و باید هم این مقدمات فراهم شود و تحقق پیدا کند - آنگاه شما خواهید توانست هدایت و مدیریت افکار عمومى را از لحاظ فرهنگ و اخلاق و رفتار و روحیه و امثال اینها کاملاً در دست داشته باشید؛ هیچکس نمىتواند با شما در این زمینه رقابت کند.
هدفهاى کلان رسانهى ملى
هدفهاى کلان ما در این زمینه چیست؟ اول، ارتقاء معرفت دینىِ روشنبینانه. من روى عنوان «روشنبینانه» تکیه مىکنم. معرفت دینى باید ارتقاء و گسترش پیدا کند؛ اما یک معرفت روشنبینانه و آگاهانه.
دوم، رفتار دینىِ مخلصانه. باز روى کلمهى «مخلصانه» مىخواهم تکیه کنم. رفتارهاى دینى مىتواند ریاکارانه و متصنعانه و ظاهرسازانه باشد، مىتواند مخلصانه باشد. ما باید مردم را به رفتار و عمل دینى - یعنى عمل صالح - بکشانیم و این عمل، مخلصانه از آنها صادر شود.
سوم، ریشهدار کردن شناخت و باور به ارزشها و بنیانهاى فکرى انقلاب و نظام اسلامى. صرف اینکه ما در زمینهى انقلاب و نظام، چیزهایى را کلیشهیى و شعارى تکرار کنیم، کافى نیست؛ باید نسبت به این شعارها در مردم باور حقیقى بهوجود بیاید؛ این، کار رسانهى ملى است.
چهارم، مصونیت دادن به ذهن جامعه از تأثیر مخرب تهاجم فرهنگى و ارزشىِ دشمن، که اشاره شد.
پنجم، باور به کارآمدى نظام.
ششم، ایجاد همگرایىِ عمومى و فضاى همکارى و محبت و وحدت در درون کشور و میان مردم. باید روحیهى محبت، وحدت، همگرایى و ارتباط و پیوند در میان مردم تقویت شود.
هفتم، آگاهسازى نسبت به مقولههاى حساس؛ مثل علم. مسألهى علم در کشور خیلى مهم است. با مطالعهى دقیق و همهجانبه، انسان به چند سرفصل معدود مىرسد، که یکى از آنها علم است. ما براى آینده به علم احتیاج داریم. نهضت نرمافزارى و تولید علم و اندیشه و فکر که مطرح شد، باید جدى گرفته شود. خوشبختانه زمینهها کاملاً آماده و استقبال هم خیلى خوب است. مردم را نسبت به مقولهى علم، امنیت، پرورش نخبگان، اقتدار ملى، کار و ابتکارِ گرهگشا و پیشبرنده و مقولاتى از این قبیل حساس کنید.